چرا نبايست به موسيقي غمگين گوش داد؟

   براي يافتن پاسخ اين سوال به هيچ كس جز خودتان اعتماد نكنيد. آزمايش كنيد و تجربه نمایید، آنگاه خواهيد فهميد كه چرا نبايست به موسيقي غمگين گوش داد.

   درباره ي تاثير موسيقي بر ذهن انسان ها مطالب زيادي خوانده ام كه همگي از نظر علمي تصديق كننده ي ادعاي بالا هستند. خود نيز جهت اطمينان تاثير آن را بر روي چند نوزاد ۴ ماهه تا كودك ۳ ساله كه قطعاً هيچ كدام از آگاهي و خرد برخوردار نيستند ، بلكه صرفاً احساسي اند، آزمايش نمودم. مشاهده كردم كه هر گاه موسيقي غمگينی برايشان گذاشته ام، ‌شروع به گريه كرده اند، يا به حالت گريه درآمدند و يا در نهايت ساكت ماندند. در حالي كه وقتي موسيقيِ شاد برايشان گذاشتم ( فكر كنيد صداي بلبل)،‌ بسياري از آن ها به جنب و خروش مي افتادند،‌ دست ها و پاهاي خود را تكان مي دادند و سرشار از انرژي مي شدند. ( ديدن اين صحنه چقدر براي پدران و مادران لذت بخش است) دانشمندان عين همين آزمايش را بر روي برخي پرندگان و ديگر حيوانات و گل ها انجام داده اند؛ نتيجه همان بود كه در خصوص كودكان اتفاق افتاد.

   وقتي كودكان،‌حيوانات و گياهان كه سرشاز از احساسند و فاقد عقلانيت، تحت تاثير قرار مي گيرند، ‌چگونه منِ انسان احساسي و‌ عاطفي تحت تاثير قرار نگيرم. موسيقيِ غمگين پس از مدتی انسان را از حرکت بازمی دارد، سپس او را دچار خمودي كرده و به تدريج اميد و انگيزه را در او مي كشد. كساني كه مدعي اند از موسيقي غمگين ( در هر سبكي) لذت مي برند و به آرامش مي رسند، ‌بدانند اين آرامش كاذب است. آن ها فكر مي كنند كه به آرامش مي رسند ولي نمي دانند سلول هاي مغزي و جسم شان در حال نابودي و مرگ تدريجي است. مگر انسان معتاد به مواد مخدر هم چنين ادعاي كسب آرامشی را ندارد. هر دو مانند هم اند. ذهن و جسم را تخريب مي كنند. شايد در همان لحظه هاي نخستين چنين مساله اي رخ ننمايد ولي پس از مدتي و به خصوص با گذر سن انسان را به انواع بيماري هاي روحي و جسمي مبتلا مي سازد.

   در مجموع، ‌موسيقي براي انسان لازم است، ‌اما نه هرگونه موسيقي اي. موسيقي خوب آن است كه سبب ايجاد اميد و انگيزه و حركت در انسان ها شود. بدانيد هرگاه از انسان ها و جامعه اي اميد و انگيزه و حركت گرفته شود، خواهند مرد و اين پايان كار انسان و آن جامعه است.