صوفی از دنیا و همه ی تعلقات دنیوی می گریزد تا به کمال برسد. صوفی مدعی است میان دنیا و آخرت می بایست یکی را انتخاب نمود. این دو با یکدیگر قابل جمع نیستند. صوفی رنج را بر شادی ترجیح می دهد. چون شادی را مانع رستگاری می خواند.

   اما یک کولی واقعی از تعلقات دنیوی تنها بیشتر از حد نیازش می گریزد تا شاد باشد. او شادی را  مانع رستگاری نمی داند چون به خود اعتماد دارد و آن دو را مانع یکدیگر نمی بیند. هم شادی می کند و هم اعتقادات مذهبی و عبادت های خاص خود را دارد.

راستی میان صوفی و کولی کدام یک را بر می گزینید؟ من که کولی بودن را ترجیح می دهم.