سیاستِ مانندِ بوقلمون
سیاستِ مانندِ بوقلمون یعنی مرگ اخلاق
بوقلمون پرنده ای است زیبا که هنگام ترس و اضطراب، پوست برهنه در ناحیه گلو و سرش از رنگ خاکستری به رنگ های قرمز، سفید یا آبی تغییر می کند. بوقلمون صفت نیز، آدمی است که هر لحظه تغییر رای و عقیده می دهد و به رنگ و حالتی دیگر در می آید. در شعر و ادبیات پارسی، به این مساله توجه ای بسیار گشته است، مانند:
چو بوقلمون به هر دم رنگ دیگر ولیکن آن همه رنگش به یکبار(عطار)
فروزان تیغ او هنگام هیجا چنان دیبای بوقلمون ملون(منوچهری)
بوقلمونی چه شود گر چو عقل یک صفت و یک دل و یکسان شوی؟ (مولوی)
چرا با جام می می علم جوئی؟ چرا باشی چو بوقلمون ملون؟ (ناصر خسرو)
چو هر دم میکنی صد رنگ ظاهر سزد گر همچو بوقلمونت جویم (عطار)
برخی افراد در مسائل سیاسی یا از برای منفعت و یا از روی هراس مانند بوقلمون رنگ عوض می کنند؛ یک روز طرفدار دوآتشه ی دولت و گروه بر سریرِ قدرت می شوند و مدح او بسیار گویند و مخالفان را مشتی کینه جو و توطئه گر می خوانند، و روزی دیگر با تغییر همان دولت یا گروه سیاسی، به منتقدان و مخالفان سر سخت آن که تا دیروز مانند بُت می پرستیدنش و مخالف او را مخالف بشریت می خواندند، بدل می گردند.
سیاست قصه ها (و غصه ها) بسیار دارد. اما البته این تنها خاص سیاست نیست.
بیچاره بوقلمون زیبا