ضرب المثلی منطقی اما با تفسیری غیر منطقی

   یادم است زمانی که بچه بودم، تلویزیون مسابقه ای نمایشی را پخش می نمود که بینندگان می بایست حدس می زدند که ضرب المثل مورد نظر چیست؟ داستان از این قرار بود که در یک روستایی، چوپانی گوسفندان زیادی داشت اما صدای شبانه روزی و بوی بد گوسفندان همسایگان و بسیاری از اهالی روستا را آزار می داد. تا این که برخی از همسایگان صبرشان به سر آمد و تصمیم می گیرند به چوپان اعتراض کنند. وقتی چوپان با اعتراض تند همسایگان مواجه می شود، به جای عذرخواهی، در جواب می گوید. در اینجا فیلم متوقف می شود و بینندگان می بایست حدس زنند که ضرب المثل این داستان چیست. بله چوپان گفته بود: چهار دیواری اختیاری. همسایگان با شنیدن این ضرب المثل معروف، سکوت کردند و توجیه چوپان را پذیرفتند. جالب این جاست که تلویزیون نیز مانند بسیاری از بینندگان اش، از این ضرب المثل تفسیری اشتباه داشت. این ضرب المثل زمانی درست و منطقی است که همه چیز در همان چهاردیواری باقی بماند و اثرات آن به بیرون از چهاردیواری درز ننماید. مثال: در آپارتمان های امروزی اگر نسبت به صدای تلویزیون و ضبط همسایه ای اعتراض نمایید، در پاسخ همین مثال را برایتان بازگو می کند. دیده اید در خیابان ها به ویژه زمان ترافیک و پشت چراغ قرمز، صدای موسیقی برخی اتومبیل ها به قدری بلند است که اگر اعتراض نمایید او هم همین ضرب المثل را به رخ تان می کشد.

نتیجه:

این ضرب المثل دو وجهی است:

1. بله چهار دیواری کاملاً ( تاکید می کنم، کاملاً ) اختیاری است اما زمانی که سبب مزاحمت برای کسی نگردیم و همه چیز در همان چهار دیواری محصور بماند.

2. ضمناً در صورت عدم مزاحمت نیز، کسی حق ورود به حریم خصوصی و یا همان چهاردیواری دیگری را ندارد.

اما متاسفانه در عمل نه مورد نخست رعایت می شود و نه مورد دوم.