نام خانوادگی ایرانیان
از 30 آذر سال 1297 خورشیدی دریافت شناسنامه با هدف ذکر نام افراد، تاریخ تولد، محل تولد، نام پدر و مادر، تاریخ ازدواج و مرگ اجباری شد. اما هنوز ایرانیان با همان نام های قدیمی خود خوانده می شدند. این تنها از سال 1313 خورشیدی بود که افراد می بایست به اجبار برای خود نام خانوادگیِ ثابت انتخاب می کردند که بدین ترتیب تمامی القاب گذشته نیز حذف شدند. بنابراین ایرانیان تا سال 1313 خورشیدی مانند امروز نام خانوادگی نداشته اند.
تا پیش از تاریخ 1297، در خانوادههای ایرانی هرگاه فرزندی زاده می شد نام [نام کوچک] و تاریخ تولد او را پشت جلد کتابهای مقدس از جمله قرآن مینوشتند و اگر شخصی درمیگذشت، تاریخ مرگش را روی سنگ قبرش حک می نمودند. بعد از تشکیل اداره ثبت احوال در 1297 اولین شناسنامه به شماره 1 در بخش 2 تهران در تاریخ 3دی ماه 1297 برای دختری معمولی به نام "فاطمه ایرانی" صادر شد. نخستین سند هویتی ایرانیان خارج از کشور نیز در اسفند ماه 1308 در شهر بمبئی به نام "عبدالحسین سپنتا" صادر شد. او همان کسی است که بعدها نخستین فیلم ناطق ایرانی با عنوان «دختر لر» را ساخت. به نظر می بایست نام خانوادگی فاطمه ی ایرانی و عبدالحسین سپنتا بعد از 1313 به آن ها افزوه شده باشد و در سال های قبل تنها برای آن ها شناسنامه ای با ذکر نام کوچک و فرزند ... صادر شده بود.
در گذشته ایرانیان فقط نام کوچک داشتند و بنابر شغل و یا مسائل دیگر، به پس و پیش نام آن ها اسامی ای چون میرزا، کربلایی، حاجی، سید، شیخ و ... افزوده می شد. حتی القاب گاهاْ زشت و عامه پسندی [به شوخی یا جد] نیز به یکدیگر نسبت می دادند که به عنوان نام برخی از آن ها ماندگار می شد. اما پس از 1313 بسیاری از مردم نمیدانستند برای خود چه نامی انتخاب کنند. کارمندان ادارهی ثبت احوال "شغل مراجعهکننده" و یا "نام پدر" [ درج اصطلاحاتی چون زاده، پور، نیا، نسب و مانند آن ها در پس و پیش اسم ها از همین جاست. در کشورهای انگلیسی زبان پسوندهایی چون son مانند نیکسون، جانسون و ... نیز به همین صورت است. یا کلماتی چون اُف در روسیه] یا محل تولد او را شاخص قرار میدادند. برخی تحصیل کردندگان و یا افراد خوش ذوقی نیز بوده اند که نام های زیبایی را خود برای خودشان برمی گزیدند.
ورود ایرانیان به دوره ی مدرن با سرسختی های بسیاری همراه بوده است و برای همین مساله یعنی تعیین نام خانوادگی بسیاری از افراد در ابتدا مراجعه نمی نمودند. برخی نمی خواستند القاب خود را از دست دهند. حتی بر سر انتخاب نام خانوادگی درگیری های شدیدی میان اعضای خانواده مانند برادران و برادرزادگان و ... صورت می پذیرفت. وقتی برخی از این خاطرات را می خوانید، هم خواهید خندید و هم خواهید گریست که چرا این همه مقاومت برای نوشدگی؟؟؟