آرمان گرایی یا واقع گرایی، کدامیک؟

   آرمان گرایی، رویاپردازی ها و خیال پردازی ها هر سه یک چیزند و در مجموع برای انسان و جوامع زیان بارند. آن ها ریشه در "توهم" یا اوهام دارند که تا کنون عواقب منفی بسیاری را برای انسان ها و جوامع به وجود آورده اند. این ها ریشه در چه چیزهایی دارند؟ سرکوب ها، محرومیت ها، کمبودها، تحقیرها، تمایزگذاری ها، بی توجه ای ها، عدم محبت و عشق ورزی، آموزش های غلط، ستم گری ها و ... از زمان تولد تا مرگ. آرمان گرایی و خیال پردازی در دوران مدرن تحت تاثیر پیشرفت ها و اختراعات سریع و متنوع تکنولوژیکی، شکل گیری رمان ها و فیلم ها، محرومیت ها و فاصله های طبقاتی و ... بیشتر و زیان بار تر شده اند.

   در این زمینه باید به نقش و تفاوت آرزوها که ذاتی اند با رویاپردازی ها اشاره نمود. آرزوها که ذاتی بوده و عامل حرکت بشر محسوب می گردند، هرگاه با خیال پردازی ها یکی شوند، به جای نقش سازنده و پیش برنده، جنبه ی غیر واقعی و تخریبی برای انسان و جامعه پیدا می کنند. حتی دینداری، اخلاقیات، انسانیت گرایی، مهربانی، از خودگذشتگی، عشق ورزی و ... همگی ریشه در واقعیت ها دارند نه آرمان ها. چون زندگی را سالم و زیبا می سازند. اخلاقی عمل کردن یک واقعیت است چرا که بدون آن زیستن جمعی غیر قابل تحمل می گردد. پس این مساله یک واقعیت است نه آرمان.

   آرمان گرایی ( یا همان رویاپردازی که ریشه در تخیل بشر دارد ) سبب خودآزاری و دیگر آزاری می گردد. خوشبختی و رستگاری در واقع گرایی است.