چگونه می توان گوشت موجود جانداری را خورد؟
آیا بی رحم تر از انسان موجودی هست؟
1. با خوردن گوشت شما در واقع موجودی را کشته اید که قبلاً جان داشته است و جان اش برای اش شیرین بوده است. آیا تا کنون حیوانی را دیده اید که قبل از کشته شدن اش مقاومتی ننماید؟ او برای زنده ماندن دست به مقاومت می زند ولی انسان ها با بی رحمی کامل در حالی که آب دهان شان از گوشه ی لبان شان بیرون می چکد، با حرص و ولع ای وصف ناپذیر موجودی را به قتل می رسانند. انسان چه حقی دارد که جانی را بستاند؟
2. آدرنالین (اپینفرین یا هورمون غده ی فوق کلیوی) یک هورمون و انتقال دهنده ی عصبی است که باعث افزایش ضربان قلب، انقباض عروق و انبساط راههای هوایی شده و در بروز واکنش جنگ و گریز (Fight or flight) سیستم عصبی سمپاتیک موثر است. اپینفرین را اولین بار شیمیدان ژاپنی به نام جوکیچی تاکامینه در سال ۱۹۰۰ کشف نمود. اپینفرین میتواند عوارضی همچون سردرد، ناآرامی، ترمور، تپش قلب و ... ایجاد کند. به عبارت دیگر، در بــــالای کلیه های موجودات زنده، غده های فوق کلیوی قرار گرفته اند. این غده ها ماده ای ترشح می کنند که آدرنالین نامیده می شود. آدرنالین برای آمادگی بدن در انجام فعالیت های شدید یا دفاع از خود ترشح می شود. وقتـــی که بسیار هیجان زده باشید، غده های فوق کلیوی ناگهان مقدار زیادی آدرنالین در خون ترشح می کنند.
وقتی حیوانی احساس خطر می کند، آدرنالین به تمامی بخش های بدن اش از طریق خون منتقل می شود. هر چه بیشتر احساس خطر کند [ مانند ماهی ای که از آب بیرون کشیده می شود و برای زنده ماندن دقایقی را تلاش می کند] آدرنالین بیشتری به بدن تزریق می شود. به عبارت دیگر، انسان ها گوشت هایی را می خورند که در تمام سلول های شان آدرنالین وجود دارد که مملو از اضطراب، ترس و وحشت، هیجان، احساس درد و ... می باشد. انسان ها با خوردن گوشت در واقع همه ی آن ها را به خود انتقال می دهند.
شاید برخی خشونت ها و وحشی گری های انسانی ریشه در همین مساله داشته باشد. شاید مصرف زیاد گوشت در شکل های مختلف آن در عصر جدید، بشر را هر چه بیشتر مضطرب، غمگین و افسرده، وحشت زده و بیمار نموده است.
برخی در توجیه خوردن گوشت معتقدند بدن انسان به پروتیین نیاز دارد. بله نیاز دارد و بدون پروتیین انسان دچار ضعف جسمی و ذهنی می شود. اما راه تامین پروتیین بدن، خوردن گوشت نیست، بلکه جایگزین های زیادی برای این مساله وجود دارند مانند: لبنیات (پنیر، شیر، ماست، دوغ، کره، خامه) تخم مرغ، خشکبار و مغز میوه ها ( گردو، بادام، فندق و پسته و ... )، حبوبات (مانند نخود، عدس، لوبیا، لپه، سویا و… که در این میان، سویا بهترین جایگزین گوشت می باشد) قارچ، نخود سبز، اسفناج، کلم بروکلی، شاهدانه، غلات، سیب زمینی و ... .
من گیاه خوار نیستم اما بعد از مطالعه در این زمینه، نخوردن گوشت را شروع نمودم. لااقل بدین خاطر که دلم برای موجود زنده ی جانداری می سوزد که طعمه ی غریزه ی لذت جویی بشر می شود و برای این کار خود ده ها توجیه هم دارد.
چگونه می توان نظاره گر جان دادن ماهی شد؟