۱. ازدواج با محارم توسط متفکران بزرگی در دوران معاصر مانند فروید، لوی اشتراوس و دیگران مورد بررسی دقیق قرار گرفته اند، به گونه ای که همگی این تحقیقات نشان می دهند این عمل یعنی ازدواج با محارم (با مادر، خواهر و فرزند دختر ) از ابتدا در تمامی فرهنگ ها و مذاهب ممنوع بوده و گناه کار نه تنها مورد مجازات قرار می گرفت بلکه از آن مهم تر مورد سرزنش و طرد جامعه نیز واقع می شد. پس این مساله از ابتدای تاریخ پیدایش بشر مطرح بوده، از همان ابتدا در همه ی فرهنگ ها منع بوده و در دوران معاصر نیز مورد بررسی دقیق علمی قرار گرفته اند.

۲. متاسفانه در مورد تاریخ ایران باستان شایعه ای همیشه رواج داشته است مبنی بر این که زنای با محارم میان برخی پادشاهان و موبدان و حتی مردم عادی به صورت معمول وجود داشته که حتی برخی مورخین این مساله را در مورد همه ی ایرانیان قابل سرایت می دانستند. ذکر این نکته ی مهم لازم است که این باور و شایعه نه توسط اعراب و مسلمانان بلکه ابتدا توسط یونانیان و رومیان در دشمنی با ایرانیان بیان گردیده است و مورخین مسلمان و عرب نیز به نقل از آن ها و یا بر اساس نوشته های آن ها چنین مساله ای را عنوان نموده اند؛ همان مورخان یونانی و رومی که در زمان قبل از ورود اسلام به ایران با این پادشاهان و مردم ایران هم عصر بوده اند، وگرنه هیچ کدام از این مورخین عرب با این پادشاهان و موبدان و ایرانیان ( به قول خودشان زناکار ) معاصر نبوده و به چشم خود ندیده اند بلکه تنها از منابع یونانی و رومی ذکر کرده اند. همان یونانیان و رومیانی که همواره مورد تهاجم سپاهیان ایرانی قرار گرفته و در جنگ دائمی با امپراتوری ایران بوده اند.

۳. با این وجود، نمی توان وجود این عمل یعنی زنا با محارم را در ایران باستان نفی نمود، اما در میان تمامی پادشاهانی که در این دوره بوده اند، بر خلاف نوشته های یونانی و ... تنها ۷ مورد آن اثبات شده است که آن هم نه به عنوان یک اعتقاد بلکه با زور صورت پذیرفته اند.

۴. از ابتدای تاریخ ایران این عمل در تمامی کتاب های دینی ایرانیان و مردم عادی به شدت نفی می شده است و هرگز رواج نداشته است. حتی عمل این پادشاهان نیز توسط روحانیون و مردم عادی مورد نکوهش قرار گرفتند. پس این مساله یک امر رایج در میان ایرانیان نبوده است.

 ۵. از نظر منطقی نمی توان با چند مورد استثنا، قاعده ای را ابطال نمود. مردم ایران چنین نکرده اند و تنها برخی پادشاهان آن هم هفت تنشان که ثابت شده است (و همه ی دیگر موارد دروغ و ساختگی و بر اساس افسانه ها می باشند) به چنین کاری مبادرت ورزیده اند. پس نمی توان با چند مورد استثنایی قاعده ی اخلاقی بودن و دین دار بودن ایرانیان را زیر سوال برد.

۶. آیا همان کسانی که ایرانیان را محکوم می کنند، تاریخ خودشان عاری از این عمل زشت و دیگر اعمال پلید است؟ نمونه های فراوانی در یونان باستان، امپراتوری روم و ... در مورد زنای با محارم و بدتر از آن به ثبت رسیده است.

۷. تمامی این شایعات در میان دشمنی ها و جنگ های میان ملت ها و دولت ها به وجود آمدند. هیچ یک بی طرفانه نیستند. حتی ایرانیان نیز برای خوار کردن دشمنانشان مانند یونانیان و رومی ها و اعراب و ... مانند چنین شایعاتی را رواج داده و حتی باور می کردند. 

سرانجام این که با چند مورد استثنایی (تنها هفت تن از پادشاهان مانند کمبوجیه و ... آن هم به صورت ازدواج با زور در حالی که مورد سرزنش مردم و موبدان زمانه اشان قرار می گرفتند؛ نه بر اساس اعتقاد به درستی این عمل ) تاریخ مردمان شرافتمندی را که مانند کوروش کبیر و داریوش هخامنشی و ... به دنبال رهایی سایر ملت ها از بند استثمار و عقاید خرافی بوده اند، به زیر سوال نبریم. قواعد برای اکثریت نوشته می شوند نه اقلیت؛ آن هم به این اقلّی، که در مقایسه با تاریخ کشورهای دیگر به چشم نمی آیند.