من از جهنم مي ترسم.
من از مجازات و مكافات مي ترسم.
كساني هستند كه معتقدند بهشت و جهنم در همين دنياست و دنياي پس از مرگ تنها يك افسانه و يا توهم است. سوال من اين است كه اگر اين مساله واقعيت داشته باشد چه؟ اگر مكافاتي پس از مرگ باشد چه؟ انسان عاقل احتمالات را در نظر مي گيرد و دورانديشي مي كند. من كه براي خود از نظر عقلي وجود بهشت و جهنم را توجيه نموده ام. چرا كه معتقدم انسان هاي بد كرداري بوده اند كه تا زمان مرگشان زندگي خوبي داشته و هرگز در اين دنيا مجازات نشدند. پس اين گونه افراد كه به ديگران ستم كرده اند و عامل بدبختي بسياري (يا حتي يك نفر) شده اند، چگونه بايد به سزاي عملشان برسند؟ اگر جهنمي نباشد هر كاري مجاز خواهد بود. آن هايي كه با اراده ي خود ستم نمي كنند، دزدي نمي كنند، بدگويي نمي كنند، تهمت نمي زنند، قتل نمي كنند و ... و با اراده ي خود با ديگران مهرباني كرده، كمكشان مي كنند و حتي از خودگذشتگي مي كنند، پس چگونه بايستي مورد لطف قرار گيرند؟ و با چه انگيزه اي به كردار خوبشان ادامه دهند؟
من از جهنم در هر شكل آن چه به صورت آنچه كه در اديان الهي گفته شده (آتش و ... ) و يا در ديگر اعتقادات (غذاب روح و ...) وجود دارد، مي ترسم. طول عمر زندگي آدمي اندكي بيش نيست. تا به خود آييد عمرتان سپري شده است. آدم عاقل به پس از مرگ خود هم مي انديشد. از كساني كه آن را انكار مي كنند و يا به دنياي پس از مرگ اعتقاد دارند اما به بدكاري هاي خود ادامه مي دهند، سوالم اين است كه اگر و شايد و يا با هر احتمالي مجازات پس از مرگ باشد آن وقت چه؟
ترسيدن از مجازات پس از مرگ به زبان آوري و ادعا نيست بلكه بايد در عمل ثابت نمود. به خود مغرور نگرديم. اعتقاد به مجازات پس از مرگ زياني براي انسان ندارد و مانع از خوشي هاي او نمي شود، بلكه تنها جلوي بدكاراني كه به ديگران بد مي كنند خواهد گرفت. پس فكر نكنيد اعتقاد به دنياي پس از مرگ مانع آزادي و خوشبختي و لذت هاي انسان مي شود: هرگز. مي توان تا جايي كه امكان دارد، شاد بود و خوشي كرد اما هرگز حق كسي را ضايع نكرد: دروغ نگوييم، دزدي نكنيم، از كسي بدگويي نكنيم، تهمت نزنيم، دشمني نورزيم، از زير كار فرار نكنيم (به ويژه آناني كه به كار مردم مي رسند )، به زيردستان رسيدگي كنيم، ستم نكنيم، حق كسي را ضايع نكنيم، ريا نكنيم، فريب كاري نكنيم، براي رسيدن به هدف به هر وسيله اي متمسك نشويم، مال خود را با كار و تلاش خود به دست آوريم و نه با ضايع ساختن حق ديگران و ... . به نظر شما كدام يك از موارد ياد شده مانع از خوشبختي و شادي ها و لذت هاي آدمي مي گردد؟ پاسخ: هيچ يك؛ بلكه برعكس اگر همگي آن ها رعايت شوند و اگر انسان به دنياي پس از مرگ معتقد باشد، زندگي بهتر و شادي بخش تر خواهد بود.
اگر به دنبال بهشت نيستيم، اما از جهنم بهراسيم. اگر باشد چه؟ ( حتماً مخالفان مي گويند اگر نباشد چه؟) اگر نباشد هم ضرر مي كنيم چون دست ديگران را براي هر كاري باز مي گذاريم (به خصوص دست صاحبان قدرت و ثروت و نفوذ) و جايي هم براي رعايت حقوق انسان ها باقي نمي ماند: به قول هابز انسان گرگ انسان مي شود. اما اگر باشد حتماً ضرر خواهيم كرد؛ زيان هايي كه ديگر راه بازگشت و جبراني ندارند.
اي كساني كه امكانِ گناه داريد، از جهنم و دنياي پس از مرگ بهراسيد. مرگ تنها چيزي است كه هيچ گريزي از آن نيست؛ ثروتمند و فقير نمي شناسد؛ قدرتمند و ضعيف نمي شناسد. (خدا را شكر)
من از جهنم مي ترسم. چون دورانديشي مي كنم.