زندگی واقعی یعنی کولی وار بودن

   کولی ها که در همه ی کشورهای جهان حتی اروپا و آمریکا پراکنده اند، دارای اشتراکاتی هستند که آن ها را در سراسر دنیا به یکدیگر شبیه و از دیگران متمایز می سازد. آن ها خانه و کاشانه ی ثابتی ندارند و به همه جای کشور یا دنیا کوچ می کنند. همواره در حرکت اند و در یک جا متوقف نمی شوند. آن ها هر کجا می روند چادری بنا کرده و در آن جا مدتی را می مانند. کولی ها به صورت جمعی زندگی می کنند و به همین خاطر هیچ گاه تنهایی را احساس نمی کنند. کولی ها با یکدیگر ازدواج می کنند و از این رو به خوبی همدیگر را می شناسند و با یکدیگر سازگارند. کولی ها از هم کینه ای به دل نمی گیرند و در صورت کدورت بین شان، بزرگان میان شان  آشتی می دهند. کولی ها هر چه به دست می آورند با یکدیگر می خورند و خدا را نیز از بابت روزی شان سپاس می گویند و برای فردایشان نیز دعا می کنند، اما هرگز غصه ی فردا نمی خورند. کولی ها به شرافت خانوادگی شان و اخلاق و اعتقادات مذهبی شان اهمیت می دهند، لذا برای به دست آوردن لقمه نانی هرگز دست به دزدی نمی زنند و این گونه کارها را به شدت زشت و گناه می دانند. گرچه برخی از کولی ها به فال گیری و گدایی می پردازند، اما این کار اصلی شان نیست، بلکه کار اصلی شان که از طریق آن امرار معاش می کنند، آهنگری، اجرای نمایش های گوناگون برای خنداندن و شاد کردن دیگران، نمایش فیلم، عکاسی و اجرای موسیقی است. کولی ها قبل از دولت ها، ابزارهای جدیدی چون آپارت برای نمایش فیلم، دوربین عکاسی و موسیقی را به روستاها و جاهای دور افتاده برده اند. آن ها تنها زمانی که از نظر مالی در تنگدستی قرار گیرند، به گدایی و فال گیری روی می آورند ولی یک کولی واقعی هرگز کار غیر اخلاقی و غیر قانونی انجام نمی دهد. کولی ها همه شب دور هم جمع می شوند و به شادی می پردازند. انگار غیر از آن ها هیچ کس و هیچ چیز دیگری در این جهان وجود ندارد، خودِ واقعی اشان را نشان می دهند نه آن گونه که دیگران می خواهند و انتظار دارند. انگار فردایی نیست و تنها می بایست به امروز و لحظه ی کنونی اندیشید. انگار هیچ غمی وجود ندارد و همه چیز مسخره و غیر جدی اند.

   در مجموع کولی یعنی: تعلق خاطر نداشتن به جا و مکانی خاص، دل نبستن به چیزی، در حرکت دائمی بودن، دور دنیا گشتن و از زیبایی های دنیا بهره گرفتن، در جمع بودن و تنها نبودن، شاد بودن و شاد ساختن دیگران. راستی، چه چیزی بهتر از این که با خنداندن دیگران معیشت نمایی نه با گریاندن دیگران. در یک جمله، کولی یعنی رهایِ رها، همین است که او را شاد می نماید.

   چرا بیشتر انسان ها نمی خواهند هرگز کولی باشند؟ راستی می دانید هیچ کولی ای هم نمی خواهد هرگز غیر کولی باشد؟ با این وجود کدام یک زندگی بهتری دارند و شادترند؟

ای کاش من هم یک کولی بودم.